نورالسماوات والارض

کارمزد بالای 4 درصد و جریمه دیرکد رباخواری است

 

 

کارمزد بالای 4 درصد و جریمه دیرکد رباخواری است

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی در دیدار شماری از مسؤولان مؤسسه مالی و اعتباری مهر، نسبت به دریافت کارمزدهای کلان هشدار داد و گفت: کارمزد بیش از چهار درصد رباخواری است، این اسم عوض کردن است وگرنه همان رباخواری است.

کد خبر: 7121

تاریخ درج:

8 /اردیبهشت /1389


به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید، شب گذشته، هفتم اردیبهشت ماه در دیدار شماری از مسؤولان شعب مؤسسه مالی و اعتباری مهر گفت: نظام اقتصادی و مساله بانک ها و مراکز مالی در دنیای امروز یک ضرورت است.

وی اظهار داشت: امروز با گسترش اقتصاد و توسعه مبادلات و بالا رفتن حجم داد و ستدها آن نظام سابق امکان پذیر نیست، باید مراکز مالی وجود باشد که در واقع صندوق ذخیره مردم باشند و از این طریق مردم بتوانند فعالیت های اقتصادی خود را ادامه دهند و خود آن مراکز هم بتوانند به وسیله اموال مردم فعالیت‌های اقتصادی مطلوبی داشته باشند.

این مرجع تقلید در ادامه به تفاوت نظام بانکداری اسلامی و غربی پرداخت و افزود: تفاوتی که ما با دنیای غرب داریم عمدتا در یک چیز است؛ زیرا آن ها ادعا می کنند بانکداری هیچ نیازی به فعالیت‌های اقتصادی ندارد و براساس ربا خواری و سود پول مردم اداره می‌شود؛ در حالی که ما می گوییم تمام بانک ها باید تبدیل به یک مرکز فعال اقتصادی شود، نه اینکه پول مردم را به دیگری بدهند و سود بگیرند این مصداق واضح ربا و لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِل‏ خواهد بود.

وی ادامه داد: میان مکتب اسلام و غرب بسیار تفاوت وجود دارد؛ زیرا در مکتب غرب عده ای بی دلیل ثروتمند می شوند و عده ای بی دلیل برخاک سیاه می نشینند؛ اما در مکتب اسلام همه باهم باید رشد اقتصادی داشته و مراکز مالی تبدیل به مراکز فعال سرمایه گذاری و اقتصادی ‌شوند.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی افزود: عده‌ای غرب زده می گویند«نمی‌توان بانک‌ها را به شکل اسلامی اداره کرد و باید اسم بانکداری اسلامی بر بانک‌ها گذاشت؛ ولی باید همچون برنامه و سیاست بانکداری غربی عمل کرد و مردم فاکتورهای قلابی بیاورند و بانک راضی شود و به آن ها سود بدهد، تنها صورت کار را عوض کنیم و ماهیت همان راه‌کار غربی باشد؛ زیرا راه چاره ای غیر از اینها نیست»؛ در حالی که ما اینگونه تفکرات را بی اساس می‌دانیم ما یقین داریم اگر طبق عقود اسلامی فعالیت مالی و بانکداری داشته باشیم، پیشرفت اقتصادی بسیار خوبی خواهیم داشت و هرگز فاصله طبقاتی در کشورهای اسلامی پیدا نخواهد شد. ما با مسؤولان بانکی و مالی اعتباری دربارة فاکتورهای قلابی صحبت کرده ایم و آن ها وعده‌ داده اند جلوگیری کنند؛ ولی تاکنون شکایت مردم باقی است.

وی در ادامه تصریح کرد: گاهی دیده می شود بانک‌ها و مؤسسات مالی و اعتباری نام کارمزد بر روی سودهای کلان خود می گذارند و می گویند ما 26 درصد کارمزد می گیریم.

این مدرس خارج فقه حوزه علمیه قم با هشدار جدی نسبت به دریافت کارمزدهای کلان گفت: کارمزد بیش از چهار درصد رباخواری است، این اسم عوض کردن است وگرنه همان رباخواری است؛ و اگر کارمزد که از چهار درصد بیشتر شود باید تحت عقود اسلامی همچون مضاربه و اجاره به قصد تملیک و امثال آن صورت گیرد و این مساله باید با جدیت پیگیری شود اداره پرسنل صندوق ها با چهاردرصد کاملاً ممکن است.

وی تصریح کرد: مسؤولان بانک‌ها و مؤسسات اعتباری به کارمندان خود آموزش‌های لازم را در خصوص بانکداری اسلامی ارائه دهند که فاکتورها صوری را دنبال نکنند نباید بانکداری اسلامی در کشور به این شکل اداره شود؛ و از همه بدتر اینکه برخی مؤسسات مالی اعتبای نام اسلامی و ائمه را هم بر آن می گذارند و این گونه داد و ستدها در آن‌ها وجود دارد که به نام ائمه لطمه می زند.

این مرجع تقلید همچنین خواستار رعایت عدالت در بانک‌ها شد و تاکید کرد: باید حق عدالت و انصاف را در بانک‌ها رعایت کرد، نه اینکه سرمایه های کلان بیندوزند و ساختمانهای سر به فلک کشیده تهیه کنند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع جریمه دیرکرد بانک‌ها اشاره کرد و اظهار داشت: جریمه های دیرکرد از نظر شرعی صورت صحیحی ندارد، جریمه دیرکرد رباست، کسانی که توانایی پرداخت وام را دارند و نمی پردازند باید تعزیر و جریمه شوند؛ ولی حاکم شرعی می توانند جریمه کند و این جریمه باید به بیت المال تعلق دارد دلیل این که تعزیزات به صندوق دولت برمی‌گردد و گرنه بانک‌ها نمی توانند تعزیر کنند و جریمه دیرکرد از مردم بگیرند.

این مفسر قرآن کریم یادآور شد: البته باید کاری کرد مردم نیز بدهی‌ها خودشان را به موقع بپردازند و تعلل در آن گناه است و اگر مردم بدهی‌های خود را به موقع نپردازند بانک‌ها با مشکل مواجه می‌شوند؛ باید راه کاری یافت که نه جریمه‌ای وجود داشته باشد و نه تاخیری در ادای دین.

مرجع خبر:

کلیه حقوق محفوظ و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

 


کارمزد بالای 4 درصد و جریمه دیرکد رباخواری است

 

کارمزد بالای 4 درصد و جریمه دیرکد رباخواری است

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی در دیدار شماری از مسؤولان مؤسسه مالی و اعتباری مهر، نسبت به دریافت کارمزدهای کلان هشدار داد و گفت: کارمزد بیش از چهار درصد رباخواری است، این اسم عوض کردن است وگرنه همان رباخواری است.

کد خبر: 7121

تاریخ درج:

8 /اردیبهشت /1389


به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید، شب گذشته، هفتم اردیبهشت ماه در دیدار شماری از مسؤولان شعب مؤسسه مالی و اعتباری مهر گفت: نظام اقتصادی و مساله بانک ها و مراکز مالی در دنیای امروز یک ضرورت است.

وی اظهار داشت: امروز با گسترش اقتصاد و توسعه مبادلات و بالا رفتن حجم داد و ستدها آن نظام سابق امکان پذیر نیست، باید مراکز مالی وجود باشد که در واقع صندوق ذخیره مردم باشند و از این طریق مردم بتوانند فعالیت های اقتصادی خود را ادامه دهند و خود آن مراکز هم بتوانند به وسیله اموال مردم فعالیت‌های اقتصادی مطلوبی داشته باشند.

این مرجع تقلید در ادامه به تفاوت نظام بانکداری اسلامی و غربی پرداخت و افزود: تفاوتی که ما با دنیای غرب داریم عمدتا در یک چیز است؛ زیرا آن ها ادعا می کنند بانکداری هیچ نیازی به فعالیت‌های اقتصادی ندارد و براساس ربا خواری و سود پول مردم اداره می‌شود؛ در حالی که ما می گوییم تمام بانک ها باید تبدیل به یک مرکز فعال اقتصادی شود، نه اینکه پول مردم را به دیگری بدهند و سود بگیرند این مصداق واضح ربا و لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِل‏ خواهد بود.

وی ادامه داد: میان مکتب اسلام و غرب بسیار تفاوت وجود دارد؛ زیرا در مکتب غرب عده ای بی دلیل ثروتمند می شوند و عده ای بی دلیل برخاک سیاه می نشینند؛ اما در مکتب اسلام همه باهم باید رشد اقتصادی داشته و مراکز مالی تبدیل به مراکز فعال سرمایه گذاری و اقتصادی ‌شوند.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی افزود: عده‌ای غرب زده می گویند«نمی‌توان بانک‌ها را به شکل اسلامی اداره کرد و باید اسم بانکداری اسلامی بر بانک‌ها گذاشت؛ ولی باید همچون برنامه و سیاست بانکداری غربی عمل کرد و مردم فاکتورهای قلابی بیاورند و بانک راضی شود و به آن ها سود بدهد، تنها صورت کار را عوض کنیم و ماهیت همان راه‌کار غربی باشد؛ زیرا راه چاره ای غیر از اینها نیست»؛ در حالی که ما اینگونه تفکرات را بی اساس می‌دانیم ما یقین داریم اگر طبق عقود اسلامی فعالیت مالی و بانکداری داشته باشیم، پیشرفت اقتصادی بسیار خوبی خواهیم داشت و هرگز فاصله طبقاتی در کشورهای اسلامی پیدا نخواهد شد. ما با مسؤولان بانکی و مالی اعتباری دربارة فاکتورهای قلابی صحبت کرده ایم و آن ها وعده‌ داده اند جلوگیری کنند؛ ولی تاکنون شکایت مردم باقی است.

وی در ادامه تصریح کرد: گاهی دیده می شود بانک‌ها و مؤسسات مالی و اعتباری نام کارمزد بر روی سودهای کلان خود می گذارند و می گویند ما 26 درصد کارمزد می گیریم.

این مدرس خارج فقه حوزه علمیه قم با هشدار جدی نسبت به دریافت کارمزدهای کلان گفت: کارمزد بیش از چهار درصد رباخواری است، این اسم عوض کردن است وگرنه همان رباخواری است؛ و اگر کارمزد که از چهار درصد بیشتر شود باید تحت عقود اسلامی همچون مضاربه و اجاره به قصد تملیک و امثال آن صورت گیرد و این مساله باید با جدیت پیگیری شود اداره پرسنل صندوق ها با چهاردرصد کاملاً ممکن است.

وی تصریح کرد: مسؤولان بانک‌ها و مؤسسات اعتباری به کارمندان خود آموزش‌های لازم را در خصوص بانکداری اسلامی ارائه دهند که فاکتورها صوری را دنبال نکنند نباید بانکداری اسلامی در کشور به این شکل اداره شود؛ و از همه بدتر اینکه برخی مؤسسات مالی اعتبای نام اسلامی و ائمه را هم بر آن می گذارند و این گونه داد و ستدها در آن‌ها وجود دارد که به نام ائمه لطمه می زند.

این مرجع تقلید همچنین خواستار رعایت عدالت در بانک‌ها شد و تاکید کرد: باید حق عدالت و انصاف را در بانک‌ها رعایت کرد، نه اینکه سرمایه های کلان بیندوزند و ساختمانهای سر به فلک کشیده تهیه کنند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع جریمه دیرکرد بانک‌ها اشاره کرد و اظهار داشت: جریمه های دیرکرد از نظر شرعی صورت صحیحی ندارد، جریمه دیرکرد رباست، کسانی که توانایی پرداخت وام را دارند و نمی پردازند باید تعزیر و جریمه شوند؛ ولی حاکم شرعی می توانند جریمه کند و این جریمه باید به بیت المال تعلق دارد دلیل این که تعزیزات به صندوق دولت برمی‌گردد و گرنه بانک‌ها نمی توانند تعزیر کنند و جریمه دیرکرد از مردم بگیرند.

این مفسر قرآن کریم یادآور شد: البته باید کاری کرد مردم نیز بدهی‌ها خودشان را به موقع بپردازند و تعلل در آن گناه است و اگر مردم بدهی‌های خود را به موقع نپردازند بانک‌ها با مشکل مواجه می‌شوند؛ باید راه کاری یافت که نه جریمه‌ای وجود داشته باشد و نه تاخیری در ادای دین.

مرجع خبر:

کلیه حقوق محفوظ و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.


بیوگرافی رهبران حزبالله


 هفتمین اجلاس سالانه حزب‌الله، با چند بار تغییر برگزار شد  مهم‌ترین تغییرى که آن اجلاس داشت از دست دادن شهید عماد مغنیه (حاج رضوان) که قلب تپنده مقاومت به حساب مى‌آمد، بود. جایگزین وى اعلام نگردید و حتى گفته می شدکه مسئولیت‌هاى وى به لحاظ امنیتى به چند نفر واگذار شده است.

در پایان این اجلاس، سید حسن نصرالله برای ششمین بار به عنوان دبیرکل حزب‌الله تعیین شد. شیخ نعیم قاسم معاون وى؛ سید هاشم صفى‌الدین رییس شوراى اجرایى، شیخ محمد یزبک رییس هیات دینى، سید ابراهیم امین السید رییس شوراى سیاسى، حسین الخلیل معاون سیاسى دبیرکل و محمد رعد نماینده پارلمان براى اولین بار به عنوان رییس فراکسیون طرفدار مقاومت به عنوان اعضاى شوراى تصمیم‌گیرى انتخاب شدند.


هدف تعیین شده حزب، حفظ مقاومت در درجه اول است و در این راستا روى بازسازى تشکیلات داخلى متمرکز شده‌اند. این امر بعد از کشف چند شبکه در بین طرفداران حزب‌الله خود را نشان داد.


اکنون تصمیم داریم خلاصه‌اى از زندگى‌نامه هریک ازاعضاى شوراى تصمیم‌گیرى حزب‌الله را ارائه دهیم:


سید حسن نصرالله؛ رهبر حزب


در حزب‌الله «سید» زیاد هست ولى وقتى کلمه سید به تنهایى به کار مى‌رود، تنها سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله منظور است. وى در محله‌هاى فقیرنشین نبعه در 31 آگوست 1960 به دنیا آمد. مبارزه با اشغالگران در تاریخ خود، هم‌زمان با ورود وى به صحنه مقاومت، صفحه جدیدى را باز کرد. وى در خانواده مذهبى بزرگ شده بود و در مغازه سبزى‌فروشى پدرش عبدالکریم به وى کمک مى‌کرد و از همه مهم‌تر باید یادى از مسجدی کنیم که وى را با اسلام آشنا نمود. وى در ایام نوجوانى خود جذب جنبش امل شد که تازه تاسیس شده بود و روح و صفاى خاصى در آن بود.


سپس با پیدایش حزب‌الله، به آن پیوست. همان زمانى که اندیشه‌هاى دینى ایران، الهام‌بخش آن جوانان شده بود و سید حسن نصرالله در زمانى که حزب‌الله در تاریکى‌ها فعالیت مى‌کرد، کم کم پله‌هاى ترقى را در این پیچ و خم مقاومت طى کرد. زمانى که حتى همکیشان وى نیز دیدى منفى نسبت به آن داشتند. وى که تحصیلات دینى خود را در عراق شروع کرده بود، هم‌زمان بین ایران و لبنان نیز به این تحصیلات خود ادامه مى‌داد.


درگیری‌هاى بین حزب‌الله و جنبش امل در سال 1986 او را مجبور کرد که به جنوب لبنان باز گردد. دقیقا یک سال بعد شوراى حزب‌الله او را در راس شوراى اجرایى حزب گذاشت. در آن زمان ارتباط تنگاتنگى با مبارزان داشت که در بلندی‌هاى اقلیم التفاح توسط همه گروه‌هاى لبنانى و غیر لبنانى محاصره شده بودند تا این مبارزان را ریشه‌کن کنند.


بعد از مدتى پیشنهاد داده شد که به جاى شیخ صبحى طفیلى دبیرکلى حزب‌الله را برعهده بگیرد؛ ولى وى به این امر رضایت نداد تا اینکه سید عباس موسوى در سال 1992 به شهادت رسید و وى به دبیرکلى حزب‌الله انتخاب شد.


در دوره وى، مقاومت از حالت مبارزات پراکنده به جبهه‌ای متحد تبدیل شده و توانسته بود معادله وحشت خاصى را بر دشمن تحمیل کند. به دنبال عملیات‌هاى پى در پى، مقاومت توانست بخش اعظم سرزمین‌هاى اشغال شده لبنان را در سال 2000 آزاد کرده و تعداد زیادى از اسیران خود را از زندان‌هاى اسرائیل آزاد کند؛ ولى در این میان هادى فرزند دبیرکل حزب‌الله در سال 1997 در یکى از درگیری‌ها به شهادت مى‌رسد.


سید حسن نصرالله توانست از طریق ایجاد توازن بین مقاومت و شرایط خاص لبنان، حزب‌الله را به پیش ببرد. به مقتضاى لبنانیزه کردن حزب‌الله در سال 1992 بر اساس همین شرایط تصمیم گرفت از طریق شرکت در انتخابات، حزب‌الله را وارد پارلمان لبنان نماید. دوباره به مقتضاى لبنانیزه کردن حزب‌الله در سال 2005 تصمیم گرفت حزب‌الله را وارد کابینه دولت نماید. تنها اعتراضى که در این مدت بر حزب گرفته مى‌شد این بود که همواره سهمیه بسیار اندکى را درخواست مى‌کرد. این زهد در جایگاه دولتى باعث شده بوده که دیگران، حزب‌الله را رقیب خود ندانند و تا پا گرفتن حزب‌الله، در صدد کنار زدن آن و مانع‌تراشى براى آن نباشند. حزب‌الله همواره بیش از سهمیه‌هاى مذکور به این اهمیت مى‌داد که جایگاه مقاومت در صحنه کشور، فداى هیچ چیز دیگرى نشود.


در بحران داخلى بعد از ترور رفیق حریرى، حزب‌الله سیاست بسیار دقیق و حساب‌شده‌اى در تعامل با جناح طرفدار دولت از خود نشان داد. سوریه در آن موقع از لبنان عقب‌نشینى کرده بود؛ اما با آغاز جنگ دوم اسرائیل علیه لبنان، وضعیت خیلى تغییر کرد و حزب‌الله به رهبرى سید حسن نصرالله، پیروز جنگ شده و قدرت اول صحنه داخلى کشور شد.


تنش‌هاى داخلى به صورت کنترل شده‌اى ادامه یافت تا اینکه دولت فؤاد سنیوره، دو آیین‌نامه تصویب کرد که کودتاى علیه مقاومت به حساب آمد و حزب‌الله در صدد دفاع بر آمده و حوادث هفت مى 2008 شروع شد که به دنبال آن حزب‌الله، طرفداران مسلح دولت را از مراکزشان در غرب بیروت و در جبل لبنان طرد کرد.


در سال 2006 حزب‌الله توانست رابطه‌ای بسیار قوى با جناحى از مسیحیان لبنان ایجاد کند که بعدها جریان ملى آزاد را به رهبرى ژنرال میشل عون تاسیس کردند و معاهده‌اى بین این دو امضا شد که به نوعى وحدت بین شیعیان و مسیحیان لبنان ایجاد نمود و زمینه‌ساز مرحله جدیدى در لبنان گشت.


سید حسن نصرالله هر چند که بر عرش سیاست در لبنان نشسته، ولى به هیچ وجه ارتباط خود را با افراد مقاومت قطع نکرده است. ادامه مطلب...


خیانت به ایران در آمریکا کتاب شد


به گزارش سایت آفتاب در یک سناریوی جدید به منظور ایجاد جنگ روانی علیه ایران ، سیا اجازه داد فردی که مدعی است عضو سابق سپاه پاسداران بوده ، وبرای سازمان اطلاعاتی آمریکا سیا به مدت 10 سال جاسوسی می کرده ، کتابی در این زمینه منتشر کند. این کتاب که به صراحت "نامش " زمانی برای خیانت ، روایت جاسوس سابق در سپاه پاسداران " است توسط شخصی به نام رضا کهلیلی منتشر شده است .

 او مدعی است رییس جمهور پیشین ایران اکبر هاشمی رفسنجانی که این روزها از سوی تندروها به شدت به عنوان خط میانه و وابسته به غرب تحت فشار قرار دارد و اخیرا نوه‏اش نیز  دستگیر و سپس آزاد شده، دستور بمب گذاری در هواپیمای پان امریکن بر فراز لاکربی را صادر کرده است. این در حالی است که در تاریخ 31 مرداد 1388  تلویزیون دولتی لیبی تصاویری از قذافی به هنگام استقبال از المقرحی در حالی که او را در آغوش گرفته است، چندین بار پخش شد. مقرحی تنها محکوم بمب‌گذاری در پرواز 103 هواپیما‌یی پن امریکن که به کشته شدن دویست وهفتاد  تن در آسمان شهر لاکربی اسکاتلند منجر شد، در سال 2001 به حبس ابد محکوم شده بود. 
کهلیلی همچنین از محل تاسیسات مخفی هسته‏ای در ایران خبر می‏دهد. او می‏گوید آخرین کارش با سیا اواسط دهه 1990 بود. از سال 1995 دیگر با این سازمان کار نکرده و بعد از حملات یازدهم سپتامبر مجددا با سیا در تماس بوده است. او درکتاب مطرح می کند که در قسمت کامپیوتری سپاه پاسداران مشغول به کار بوده است . او درچگونگی خیانتش به ایران با جاسوسی برای سیا مطرح می‏کند که خیانت به مملکت کار ساده‌ای نیست. او در آمریکا تحصیل کرده، بعد از انقلاب به ایران می آید و پس از ماجراهایی که  برای
دختران و پسران اتفاق افتاده ولی در اصل مقابله با تروریسم 
 سازمان منافقین و جنگ داخلی بوده را بهانه خیانت به کشورش قرار می دهد. براساس روایت کهلیلی زمان همکاری او با سیا درست زمانی است که تحمیل جنگ عراق علیه ایران در ابتدای خودش یعنی در سال 81 قرار دارد و او مانند مجاهدین که به صدام حسین پناهنده شده بودند ابتدا در اواخر سال 81 میلادی با اف بی آی تماس گرفته و سپس اف بی آی وی را در یک ملاقات با سیا قرار می دهند. او خود در گفت وگو با رادیو اروپای آزاد تاکید می کند که اواخر سال 81 میلادی به آمریکا برگشته و با سیا ارتباط برقرار می کند.
او در کتاب توضیح می دهد وقتی ابتدای انقلاب از آمریکا به ایران برمی گردد به واسطه دوستی عضو سپاه پاسداران می شود و درقسمتی مشغول به کار می‏شود که دسترسی به یک سری اطلاعات داشته است هر چند جزو فرماندهان ارشد نبوده است. 
او به جز سایت قم مدعی است که از تاسیسات هسته‏ای دیگر که اخیرا فاش شده اطلاع دارد و مدعی است که هنوز با شبکه داخلی در تماس است. اما جمله کلیدی کهلیلی در این کلمات خلاصه شده که می خواهد سیاست آمریکا را به صورتی نسبت به نظام جمهوری اسلامی تغییر دهد. 
منظور کهلیلی از تغییر مواضع واشنگتن کاملا آشکار است؛ همان مواضع براندازان نظام در خارج از کشور است که به رهبری سازمان‏های تروریستی چون سازمان مجاهدین خلق ایران دنبال می شود. او تاکید می کند که " الان متأسفانه دولت آقای اوباما فکر می‌کند که با این پیغام‌هایی که می‌گیرد و می‌دهد با سپاه و یا مقام‌های عالی‌رتبه ایران، امیدی هست که مصالحه‌ای بشود و به یک نتیجه‌ای با هم برسند. ولی حقیقت مطلب این است که این سیاست مذهبی، این سیستم مذهبی ایران اگر دست به بمب اتم پیدا کند، که خواهد کرد، اگر جلودارش نشوند..." 
او برای این منظور سعی دارد این دیدگاه را جای بیندازد که سیاست ایران دسترسی به بمب اتمی است ولو آن که از سوی رهبری نظام و مسئولان آن به شدت تکذیب شده باشد . هر چند خود معترف است که تلاش هایش با شکست مواجه شده است، با این همه او برای این منظور دست به سناریو سازی جدیدی زده است. او گزارش می دهد که "وقتی تصمیم گرفته شد سپاه به دنبال ساختن بمب اتم برود، این تصمیم را از توی سپاه به سیا گزارش داده و تاکید کرده که ایران یک سال بعدش با [عبدالقدیر] خان، پدر بمب اتمی پاکستان، تماس گرفته و طی مسافرت‌هایی به پاکستان و جاهایی که ملاقات داشتند، پیشنهاد مالی زیاد و همکاری دادند که بمب اتم را بگیرند. همان موقع هم نقشه‌های سانتریفیوژ را گرفتند. سپاه به دنبال ساختن بمب اتم و در حال ساختن بمب اتم است."


جدایی دین از سیاست به تعبییر علامه محمد رضا حکیمی


یکی از بهترین تعابیر درباره جدایی دین از سیاست را ازعلامه  محمد رضا حکیمی در صفحات 250 و 251 از کتاب خورشید مغرب دیده ام که بد ندیدم شما هم آن را بخوانید. ایشان بسیار ساده و روان و در عین حال بسیار دقیق نظرشان را درباره جدایی دین از سیاست ابراز کرده اند


« آنان که از فعال بودن دین در اجتماع هراس دارند، همواره این تفکر کفر آمیز را شیوع می دهند که دین از سیاست جداست، چون می دانند که هنگامی که دین از سیاست جدا شد، از قدرت جداشده است و وقتی از قدرت جداشد یعنی هیچ. شما نمی توانی فرزندت را چنانکه می خواهی تربیت کنی. نمی توانی ناموس خود را، برای خود داشته باشی. نمی توانی تاریخ پیغمبرت را در جایی بنویسی. نمی توانی یک خوراک پاک و حلال را دربازار به دست آوری. نمی توانی در برابر توهین به مقدسات دینت نفس بکشی. نمی توانی یک قدم برای از بین بردن ظلم برداری. نمی توانی یک امر به معروف و یک نهی از منکر بکنی. و سرانجام چه، همان هیچ که گفتیم. آن رندان و مأمورانی که می گویند دین از سیاست جداست، این را می خواهند، یعنی: بیدینی و بردگی مسلمان را می خواهند، یعنی: محو شدن اسلام و شوکت اسلام و عزت اسلام و حریت مسلمانان را می خواهند، و آزادی برای فحشاء و منکرات (و بتبع، وابستگی و بردگی سیاسی و نوکرمآبی و سرسپردگی) رامی خواهند! و تو وای مسلمان، این چگونگی را نخواه، سنگر را رها نکن، و از صحنه کنار نرو! به گذشته ها فکر کن، و این عزت و قدرت را از دست نده



حالا بگذارید آقایان هزار تا استدلال و صغری کبری هم بکنند که طبق منابع منقول و طُرق معقول ثابت می شود که دین از سیاست جدا نیست. اصل مطلب دین و سیاست همین بود و بس! به همین ساده گی ...



معرفی کتاب

فهم جهان


 جهان عوض شده است وبه تبع کلید فهم آن هم دچار دگرگونی گردیده است .ما شاهد مراجع،مبارزه جویان وبازیگران جدید در صحنه روابط بین الملل هستیم .ما دیگر شاهد رویارویی دو بلوک وحتی یک تازی ابر قدرتی چون آمریکا نیستیم .این جهان مال ماست .وکمی شبیه دهکده پدر بزرگانمان میباشد.دیگر مشکلات روابط بین الملل موضوعات ذهنی چند دیپلمات ونخبه نیست .امروزه در حالی که مرزهای بین ملتها در روابط بین الملل فرو ریخته است (البته نمیگوییم دیگر مرزی وجود ندارد ولی کم رنگ شده است)لازم است شهروندان به دنبال درک وفهم مسایل جهانی باشند.ما در چه جهانی زندگی میکنیم؟تحولات جهان خارج چه تاثیری بر زندگی ما میگذارند؟مهمترین تهدیدات جهانی چیست؟منازعات جهانی کدامند؟


پاسکال بنیفاس در این کتاب به ما میگوید چگونه میتوانیم از روابط بین الملل سخن گوییم اما دچار ابهام و ساده اندیشی نشویم .پاسکال مدیر انستیتو روابط بین الملل واستراتژی ونیز استاد مطالعات اروپا در دانشگاه پاریس هشت میباشد


از ابر قدرت باستانی تا دولت خدایی، ویژه نامه اشپیگل در باره ایرا


مجله معتبر و پرتیراژ آلمانی زبان اشپیگل شماره ویژه خود را،که در روزهای اخیر منتشر شد،در 155صفحه با عنوان «پارس،ابرقدرت باستانی،دولت خدایی»به ایران اختصاص داده و پس از ارائه گزارشی تحلیلی ـ توصیفی از تاریخ ایران ابعاد گوناگون زیست اجتماعی،فرهنگی و سیاسی جامعه ایرانی را از منظر متخصصان و روزنامه نویسان برجسته بررسی می کند
هفته نامه پرتیراژ اشپیگل از بانفوذترین،تاثیرگذارترین و معتبرترین نشریات آلمان و اروپا است و بر افکار عمومی و دیگر رسانه های آلمان تاثیری گسترده دارد
نخستین مقاله ویژه نامه اشپیگل به فرهنگ،هنر و تاریخ ایران باستان و تاثیر ایران پیش از اسلام بر ایران کنونی اختصاص یافته است
این مقاله با عنوان «عظمت و توهم» با اشاره به فصل هائی از تاریخ ایران چون یکی از نخستین ابرقدرت ها و تمدن های بزرگ جهان باستان،به برخی از عناصر فرهنگ ایرانی چون افتخار به عظمت از دست رفته پرداخته و می کوشد تا تاکید ایرانیان معاصر را بر هویت ایرانی خود،و یا تصویری که از این هویت در ذهن دارند،با گوشه هائی از تاریخ ایران باستان،تحولات فرهنگی و سیاسی،شعر فارسی،مذهب شیعه و انقلاب اسلامی و .. توضیح دهد

مصاحبه با آقای «برت فراگنل»،یکی از معتبرترین ایران شناسان جهان، پرفسور بازنشسته دانشگاه بمبرگ آلمان و رئیس بخش ایران در آکادمی علوم اتریش با عنوان «پیشگام تمدن»،از بحث انگیزترین متونی است که در ویژه نامه اشپیگل در باره ایران منتشر شده است.
فراگنل که در جهان ایران شناسی به شجاعت فکری و نقد مفاهیم کلیشه ای شهره است،در این مصاحبه با اشاره به پیوند فرهنگ ایرانی با فرهنگ اقوام هند و اروپائی در دوران باستان،بر آن است که جهان نگری دوبنی و تقابل مطلق شده خیر و شر از ابداعات پارسیان است.فراگنل می گوید«پارسیان بودند که شیطان را خلق کردند

پرفسور فراگنل در این مصاحبه برداشت کلیشه ای را در باره محتوی حقوق بشری منشور کورش هخامنشی به چالش می طلبد و برداشتی را که کورش و دیگر شاهان هخامنشی از جمله داریوش اول را از بنیادگذاران «امپرطوری ایران» و «هویت ایرانی»می داند،نقد می کند
از منظر پرفسور فراگنل مفهوم هویت ایرانی و ایران به دوران هخامنشی و اشکانی مطرح نبود،واژه ایران برای نخستین بار به دوران ساسانیان و مفهوم ایران چون واحد جغرافیائی ـ سیاسی مستقل نخستین بار به دوران حکومت سلاطین مغول بر ایران مطرح شد.
پرفسور فراگنل در مصاحبه با اشپیگل نظریات بحث انگیز و نقادانه ای را در باره هویت ایرانی،اسلام و عرفان ایرانی،روند رشد و توسعه زبان دری پس از اسلام،شعر کلاسیک فارسی،انقلاب اسلامی و نسبت سنت و مدرنیته در ایران امروز مطرح می کند.
مقالاتی در باره فرهنگ و هنر ایران پیش از اسلام،دین زرتشتی،زندگی کورش و تصویر هالیودی قدرتمندترین شاه هخامنشی،ساخت و بافت نوشته های هرودت،مورخ بزرگ یونانی در باره ایران،رابطه ایرانیان و یهودیان،همراه با ترجمه آلمانی بخشی از اوستا با عنوان «اندیشه نیک»،مقاله ای در باره نقش ایرانیان در ابداع بازی شطرنج،مقاله ای در باره ساسانیان و جنگ های ایرانیان و رم از بخش های دیگر نخستین فصل ویژه نامه اشپیگل در باره ایران است

فصل دوم ویژه نامه اشپیگل با عنوان« ورود اسلام» جامعه و فرهنگ ایران پس از اسلام را تحلیل می کند.در این فصل مقالاتی در باره نقش و سهم ایرانیان در فرهنگ اسلامی،تاریخچه اسماعلیه،هنر خطاطی در ایران و آثار شاعران بزرگ ایرانی و از جمله فردوسی،سعدی و حافظ،منتشر شده است

فصل سوم این ویژه نامه حمله مغول و تاثیرت آن را بر ایران بررسی و فصل چهارم با عنوان «مستقل در هرج و مرج» به تحلیل تاریخ سیاسی،اجتماعی و فرهنگی ایران از دوران مغول تا برآمدن سلسه پهلوی اختصاص یافته است.
مقاله ای با عنوان «نصف جهان» در باره شهر اصفهان،مقاله ای در باره قالی ایرانی و مقاله ای در باره مساله کردها در ایران از بخش های خواندنی این فصل است

فصل چهارم این ویژه نامه با عنوان «کودتاچی رفرمیست»،اصلاحات دوران رضا شاه و شیوه استبدادی حکومت او را تحلیل می کند.مقاله ای در باره مصدق و نهضت ملی شدن نفت و مقاله ای در باره پهلوی دوم و سقوط او از متون دیگر این فصل است.
فصل آخر ویژه نامه اشپیگل با عنوان «دولت خدائی» ریشه های فرهنگی، دینی،سیاسی،اجتماعی و اقتصادی انقلاب اسلامی را تحلیل کرده و پس از بررسی تاریخ ایران در سی سال گذشته اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری را تبیین می کند


مصاحبه با رضا پهلوی،مقاله ای در باره جنبش زنان در ایران،مقاله ای در باره اصلاح طلبان مذهبی،مقاله ای در باره مینیاتور ایرانی با عنوان «لیلی زیر ذره بین»،مصاحبه های اشپیگل با خانم شیرین نشاط،فیلمساز  ایرانی و فرج سرکوهی از بخش های دیگر این ویژه نامه است

ویژه نامه اشپیگل در باره ایران فصلی را به ایرانیان در تبعید اختصاص داده و خانم آنته کروس بونگارد در این فصل که با عنوان «? در ?? سانتیمتر وطن» منتشر شده است،موقعیت تبعید را در قالب پرتره دو تبعیدی و در متن گزارشی توصیفی و تحلیلی در باره ایرانیان در تبعید، تصویر می کند


ویژه نامه مفصل اشپیگل در باره ایران با گزارش سفر خبرنگار ارشد اشپیگل آقای برنارد زند به ایران کنونی پایان می گیرد.برنارد زند در گزارش خود تصویری زنده از زندگی

ریگی کیست؟

ریگی کیست؟

عبدالمالک ریگی احتمالا متولد سال 1358 است. "ریگی " یکی از قبایل بلوچستان است، مانند قبایلی چون براهوئی، مری، ناروئی، شهنوازی، کهرازهی، گمشادزهی، بارکزهی. او یکی از اعضای طایفه ریگی است.
عبدالمالک تحصیلات کلاسیک ندارد و تنها چند سال در یکی از حوزه های علمیه اهل سنت مشغول به تحصیل بوده که البته از آنجا نیز اخراج شده است. ریگی خودش را "خادم جندالله " میخواند. او دارای سابقه شرارت و یک مورد چاقو کشی بخاطر مسائل قبیله ای در داخل شهر زاهدان است و به همین خاطر مدتی هم زندانی شد اما بعد از آزادی خود را زندانی سیاسی معرفی نمود.
بنا به گفته خودش از سن نوزده سالگی اسلحه به دست گرفته و به عملیات تروریستی پرداخته است. گفته می شود ریگی پیش از آغاز فعالیت های تروریستی برای جلب حمایت علمای اهل سنت منطقه -که به مولوی ها مشهور هستند - نزد آن ها رفت اما آن ها برای حرفهایش اهمیتی قائل نشدند.
گزینه بعدی ریگی قاچاقچیان عمده مواد مخدر بودند. آن ها به دلیل اینکه علاقه داشتند جبهه تازه ای در برابر نیروهای انتظامی و امنیتی استان به وجود آید از ریگی استقبال کردند و با در اختیار گذاشتن اسلحه و پول به حمایت از او برخواستند.
به این ترتیب ریگی گروه خود را پایه گذاری کرد. گروهی که پس از نخستین حمله تروریستی نام "جندالله " را بر خود گذاشت. این گروه هدف اصلی خود را "دفاع ازحقوق ملی و مذهبی قوم بلوچ و اهل سنت در استان سیستان و بلوچستان اعلام کرده " اما بسیاری از مردم غیر نظامی منطقه نیز قربانی عملیات تروریستی او و گروهش شده اند.
جندالله پس از مدتی نام "جنبش مقاومت ملی ایران! " را بر خود گذاشت. این تغییر نام نمایانگر تغییر حامیان و خط دهندگان اصلی به گروه ریگی بود. پس از این تغییر نام بود که صدا و عکس ریگی به بسامد برخی شبکه های تلویزیونی سلطنت طلب تبدیل شد . جالب اینکه یکی از مجریان این شبکه ها در مصاحبه های مکرر خود با ریگی او را "دکتر ریگی " نامید!
یکی از مجاری تبلیغاتی ریگی رادیو صدای بلوچ است که از استکهلم سوئد پخش می شود. گروه ریگی علاوه بر آن بارها از شبکه العربیه که مالک اصلی آن حاکمان عربستان سعودی هستند به عنوان بلندگوی تبلیغاتی خود استفاده کرده است. این شبکه در اقدامی بحث بر انگیز تصاویر کشته شدن مرزبانان به گروگان گرفته شده ایرانی را پخش کرد. العربیه پیش از آن اقدام مشابهی را نیز در مورد گروگان های غربی اسیر القاعده انجام داده بود.
گروه "جندالله " در سال 1384 شمسی 9 مرزبان ایرانی رابه گروگان گرفت و در قبال آزادی آنها خواهان آزادی برخی از اعضای گروه خود شد که در دادگاه های انقلاب به عنوان مفسد فی‌الارض به اعدام محکوم شده بودند.
جندالله همچنین در حمله ای که بعدها به کشتار تاسوکی معروف شد 21 تن از مردم غیر نظامی را به قتل رساند.
دربهمن ماه سال 1385 شمسی شهر زاهدان شاهد انفجار بمب هایی بود که هدف آنها اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در استان سیستان و بلوچستان بودند. در این بمب گذاریها یازده تن از پاسداران انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند.
ریگی همچنین باصدای آمریکا مصاحبه داشته‌است. این مصاحبه از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران به دلیل حمایت علنی از تروریسم و نقض قرارداد الجزیره به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.
اردیبهشت 1385 شانزده سرباز و پرسنل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در حمله اعضای جندالله به یک پاسگاه درسراوان به گروگان گرفته شدند. این گروه خواستار آزادی برادر عبدالمالک ریگی شد و دو تن از گروگانها را به شهادت رساند.

زیستگاه و محل فعالیت گروه جندالله
در حال حاضر گروه ریگی و جندالله در مناطق بدون کنترل افغانستان، پاکستان و بلوچستان ایران رفت و آمد می کنند. وی می گوید: "من انکار نمی کنم. بسیاری از افراد ما در خاک پاکستان هستند. خانواده ها و کسانی که مجبور به فرار شده اند. با زن و بچه ها. ولی افرادی که کار عملیاتی می کنند در خاک ایران هستند. " ریگی گفته است که حتی یک بار هم در نزدیکی تهران اشتباها بازداشت شده، اما چون شناسایی نشده، رهایش کرده اند. بنا به گفته یکی از گروگانهایی که اسیر جندالله بود، نیروهای جندالله افرادی متعصب هستند و شعائر دینی را بسیار دقیق بجا می آورند. گفته می شود ریگی هرگز یک شب بیشتر در مکانی اقامت نمی کند و حتی با دستکش با دیگران دست می دهد.
"جندالله " همواره مدعی شده که اقداماتش با دستور رهبران بنیادگرای مذهبی صورت می گیرد. نوع فعالیت این گروه نشان از امکانات پشتیبانی گسترده ای می دهد که تاکنون در میان خوانین بلوچ دیده نشده است. آنان از شبکه اینترنت و همچنین از رسانه های گروهی تلویزیونی و رادیویی عمدتأ وابسته به سلطنت طلبان، در انعکاس خبر عملیات و طرح دیدگاهایش استفاده می کند. در بسیاری از عملیات مسلحانه این گروه، شیوه های کار طرفداران القاعده و الزرقاوی در عراق، به شکل گسترده ای تقلید می شود.

ویژگی های ریگی
اول ریگی و گروهش هرگز از اینکه قاچاق یکی از مشاغل آنهاست انکار نکرده اند. "انکار نمی کنم در بین قوم ما قاچاقچی هم هست، اما باید ببینند چرا این مردم قاچاق می کنند. " وی در مورد طبیعی بودن قاچاق در منطقه می گوید: "الان وضعیت اقتصادی بسته است، مردم نمی توانند کار وبار کنند. 50 هزار 60 هزار نفر از مردم بلوچستان طریق ارتزاق شان فقط مرزهای پاکستان و افغانستان بوده که آنها را مسدود کرده اند. "

دوم ریگی میل دارد به عنوان رهبر دانای گروهش شناخته شود، اما گروه وی که توسط افرادی مزدور اداره می شوند، در عملیات نظامی به توحش دست می زنند. به همین دلیل جندالله معمولا عملیاتی را با افتخار اعلام می کند و سپس شرکت خود را در آن نفی می کند. مثلا در ترور جاده کرمان ـ بم اول اعلام شد که این عملیات تروریستی کار این گروه بوده است و بعد از چند روز این گروه آن عملیات را محکوم کرد. 

سوم  شیوه عمل گروه ریگی براساس گروگانگیری و معامله است، اما آنها در بسیاری موارد گروگانها را اصلا نمی شناسند. ریگی می گوید: "بعضی گروگان ها را شناسایی کرده بودیم. البته هدف فرماندار و استاندار بودند که فرار کردند. " وی در مورد شیوه گروگانگیری می گوید: "اگر حل نشد دست به اقدام دیگری می زنیم و افراد بزرگ تری را می گیریم. از آدم های اصلی شان می گیریم. آن وقت معامله می کنند. " آنها معمولا برای گرفتن گروگان تور می گذارند، تعداد زیادی را در مسیر حرکت جمعی (اتوبوس و مینی بوس) دستگیر می کنند و بعد گروگانها را تا زمان تعیین تکلیف به کوههای پاکستان یا بلوچستان می برند. 

چهارم  گروه ریگی قصد دارد با جنگ نظامی در منطقه ای پر از بحران فضای بازی برای خودش ایجاد کند تا هم از طریق فروش گروگان، هم قاچاق در منطقه، هم باج گیری از قاچاقچیان و هم از طریق کمک های مالی دولتهای خارجی قدرت و ثروت کسب کنند و در نهایت خود را به منطقه تحمیل کنند. برخی ناظران معتقدند در گذشته معمولا این سیستم باج دادن جواب می داد، اما با ورود خارجی ها به معادله دیگر جواب نخواهد داد. 

پنجم  بر اساس آنچه تا کنون به دست آمده است، محل آموزش نیروهای تروریست "جندالله " در پاکستان است. آموزش ها به زبان فارسی و انگلیسی صورت می گیرد و اکثر افراد مانند نیروهای الزرقاوی و بسیاری از جریانهای وابسته به القاعده برای عملیات پول می گیرند و باید مدارک انجام عملیات، مانند فیلم و عکس را تحویل بدهند تا پول شان را دریافت کنند، تقریبا این شیوه در کل سیستم جرم و جنایت منطقه وجود دارد. عملیات این گروه جز در حالت گروگانگیری کور، به صورت عملیات انفجاری انجام می گیرد، این گروه در شب 23 آذر 85 عملیاتی علیه استاندار طراحی کرد که ماشین بمب گذاری شده به دلیل نقص فنی قبل از وقت معین و رسیدن استاندار منفجر شد و تعدادی از افرادی که مقابل در استانداری تجمع کرده بودند کشته شدند.

عملیات مهم جندالله
عملیات مهم گروه شامل این موارد بوده است: وقایع 24 اسفند 1384 در جاده زابل به زاهدان در منطقه تاسوکی. واقعه 23 اردیبهشت 1385 درمحور بم به کرمان در منطقه ی دارزین که با بستن راه خودروهای عبوری 34 نفر را کشته و تعدادی را زخمی کرده یا به اسارت بردند. در روز 13بهمن 85 مقارن ساعت 19 و 45 دقیقه چند فرد مسلح چهار مأمور گشت نیروی انتظامی را که در خیابان بزرگمهر مشغول گشت زنی بودند به رگبار بستند و به شهادت رساندند. در این حمله دو افسر انتظامی به نام سرهنگ خواجه و سرهنگ شیبک و یک سرباز وظیفه شهید شدند. و انفجار اتوبوس حامل پاسداران در بامداد 25 بهمن ماه 85 در زاهدان که باعث شهادت 11 و زخمی شدن 18 پاسدار نیروی زمینی سپاه شد. و جدیدترین این عملیات تروریستی انفجار بمب صوتی در جلو ی مدرسه دختران معرفت در زاهدان در شامگاه جمعه 27بهمن ماه است. پس از شروع سال جاری کیهان خبر کشته شدن عبدالمالک ریگی را اعلام کرد، اما بلافاصله عبدالمالک با تلویزیون العربیه مصاحبه کرد و خبر کشته شدنش را تکذیب کرد.


مصاحبه عبدالکریم سروش با روزنامه لوموند

 

مصاحبه عبدالکریم سروش با روزنامه لوموند


Abdol Karim Sorouch : l"Iran, en quête de justice


 رهبر فکری اصلاح طلبان سکولار در تازه ترین افاضات خود به شدت به امام خمینی (ره) اهانت کرد
سروش در بخشی از مصاحبه مفصلش با لوموند چنین می گوید: آنچه پس از انقلاب ظهور کرد یک استبداد دینی بود. آیت الله خمینی (امام) هرگز علاقه ای به ایده دموکراسی نداشت. او بود که با ذکر آن در تعریف جمهوری اسلامی مخالفت کرد. چرا که در چشم او اسلام به تنهایی دربردارنده همه چیز بود 
سروش که پیش از این منکر نزول قرآن از سوی خداوند شده بود، در حالی از دموکراسی می گوید که خود و جریان مورد حمایتش پس از انتخابات هنوز به رای مردم تمکین نکرده اند
لازم به ذکر است مجموع آرای جریان مورد حمایت سروش در انتخابات گذشته کمتر از میزان آرای باطله بود در حالی که مهدی کروبی در انتخابات سال 84 که بدون حمایت عناصری نظیر سروش به میدان آمده بود بیش از 5 میلیون رای کسب نموده بود


با کلیک بر روی سایت اینترنی ذیل مصاحبه کامل سروش با روزنامه لوموند را به زبان فرانسه بخوانید
http://www.lemonde.fr/opinions/article/2010/03/01/abdol-karim-sorouch-l-iran-en-quete-de-justice_1312831_3232.html



قطعنامه چهارم درانتظار پاسخ پکن ومسکو

 قطعنامه چهارم درانتظار پاسخ پکن ومسکو


.به گزارش خبرگزاری‌ها  پیش نویس قطعنامه دور چهارم تحریم‌های ایران از سوی سازمان ملل به روسیه و چین داده شده است تا نظرشان را اعلام کنند.
دیپلمات‌های غربی ابراز امیدواری می‌کنند کشورهای 1+5 یعنی آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه و چین بتوانند در مورد پیش نویس قطعنامه‌ای که برای تحریم ایران آماده می‌کنند به توافق برسند، اما کارشناسان مسایل ایران بعید می‌دانند روسیه و چین به همان شدتی که کشورهای دیگر می‌خواهند با این تحریم‌ها موافقت کنند.
اندی اوپنهایمر، کارشناس مسایل هسته‌ای و روابط بین الملل در بریتانیا، در این زمینه به رادیو فردا می‌گوید: « نیاز به انرژی و مسایل مربوط به آن به قدری شدید است که روسیه و چین با تشدید تحریم‌ها موافقت نخواهند کرد. با این حال ممکن است هر دوی آنها در مرحله نهایی رأی ممتنع داده و حتی اگر تحریم‌ها خیلی شدید نباشد به آن رأی مثبت دهند. اما نکته مهم آن است که هر چه تحریم‌ها ملایم‌تر باشد تأثیر آن نیز کمتر خواهد بود تا جایی که ممکن است اصلاً بی‌اهمیت شود.»


 دکتر امانوئل اتولنگه، کارشناس مسایل هسته ای ایران و نویسنده کتابی در این باب که اکنون کارشناس ارشد بنیاد دفاع از دموکراسی است می‌گوید چین و روسیه با افزایش تعداد افرادی که سفر و فعالیت‌های مالی آنها در خارج از کشور تحریم شود موافقت خواهند کرد و همچنین با تحریم کسانی که برای خرید وسایل مربوط به مسایل هسته‌ای سفر می‌کنند.
دکتر امانوئل اتولنگه می‌افزاید: «من خیلی خوشبین نیستم که چین با تحریم بخش انرژی یعنی نفت و گاز همچنین کشتی رانی، بیمه و موارد مشابه دیگر موافقت کند. اینها مسایلی است که درباره آنها بحث شده، به علاوه تصمیم چین به گزارش سازمان انرژی اتمی نیز بستگی دارد که این بار بسیار منفی است. گزارش این هفته آژانس انرژی اتمی می‌تواند تاثیر عمده‌ای بر تصمیم چین داشته باشد، بااین حال باید گفت چین کماکان با تحریم‌های خیلی شدید به خصوص در زمینه بنزین و گازوییل موافقت نخواهد کرد.»


دکتر گرانمایه استاد روابط بین الملل  با تاکید بر این که در حال حاضر مسئله اصلی مورد اختلاف تحریم بنزین و موارد مربوط به صنایع انرژی در ایران است، می‌گوید: «اکنون مسئله بیشتر بر سر تحریم انرژی به خصوص فروش بنزین به ایران است که البته روسیه در این جریان زیاد ذینفع نیست ولی چین ذینفع است. به نظر من موضوع روی همکاری با سازمان‌های غیراقتصادی و اقتصادی دولتی ایران که در سیاست‌گذاری‌ها فعلی ایران موثر هستند متمرکز خواهد شد. اما این که چین و روسیه روش یکسانی را پیش خواهند گرفت یا نه، من فکر می‌کنم روسیه بعد از سفر آقای مدودیف به فرانسه از خود انعطاف بیشتری نسبت به قطعنامه تحریم نشان می‌دهد، اما چین در عین حال که سعی می‌کند از فشارهای تحریمی‌ بر ایران جلوگیری کند تلاش می‌کند در میان کشورهای عضو شورای امنیت منزوی نباشد. چین نگاه می‌کند تا ببیند روسیه چه روشی اتخاذ می‌کند و احتمال زیاد با روش روسیه همکاری و همراهی خواهد کرد و من فکر نمی‌کنم در مرحله نهایی چین از حق وتوی خود برای جلوگیری از تحریم‌ها علیه ایران استفاده کند، شاید رأی ممتنع بدهد و یا در رأی دادن شرکت نکند و به این ترتیب هم ایران را تا حدی راضی نگهدارد و هم در میان اعضای دایم شورای امنیت به یک جانبه گرایی متهم نشود.»
اما‌ اندی اوپنهایمر، کارشناس مسایل هسته ای و سردبیر سابق نشریه هفتگی مرکز اطلاعاتی جینز، در مورد موثر بودن تحریم‌های قابل قبول برای چین و روسیه خوشبین نیست و می‌گوید: « چین و روسیه می‌توانند تحریم‌های کمی سخت‌تر را مانند قرار دادن شرکت‌ها و افراد بیشتر در فهرست سیاه معاملات قبول کنند، اما اینها به قدری بی‌اثر است که می‌توان گفت شاید بهتر است اصلا تحریم‌ها را کنار بگذاریم. ما هیچ کنترلی روی این دو کشور نداریم، اکنون چین به خوبی می‌داند ایران در پی تهیه سلاح هسته‌ای است و من فکر می‌کنم این موضوع یعنی هسته‌ای شدن نظام ایران را پذیرفته است. اما فکر نمی‌کنم روسیه حاضر باشد ایران در همسایگی آن کشور صاحب بمب اتمی شود. در یک کلام باید بگویم اگر همگی متفق‌القول نباشند این تحریم‌ها اثر چندانی نخواهد داشت و ایران می‌تواند از راه‌های دیگری کالاهای مورد نظر خود را به دست آورد، همان طور که تا به حال هم همین کار را کرده است.»